♥به سلامتی خودمون
که همیشه اونی شدیم که بقیه میخوان
ولی هیچکس اونی نشد که ما میخواستیم.....!♥
♥ستارۀ من بودی...
نخواستی آسمونت بشم....
پــــــــرنده شدی......رفتی....
این بار منتظر نباش درختت بشم.....
من هنـــــــــــــــــوز همون آسمون بی ستاره ام...... ♥
♥هیچ رقیبی ندارم
جزء آیینه
که هر روز تو را نگاه میکند
او را هم شکست خواهم داد . . .♥
در عجبم!
راننده نیستم!
اما هرکس به منمی رسد مسافر است ...
♥
گاهی اوقات انگشت ب سوی کسی اشاره میشه
که اگه بخواد هـــم نمیــــتونه تقصیـــر کار باشـه ...!
یــک صدا
یــک یاد
ازدرون داغونت می کند
هـر قدر هـم که محکم باشی
♥
درد را هم
از هر طرف که بنویسی
درد دارد .
کیا دلشون پره درده؟؟؟
دفترشعر هایم را سفید می گذارم
این لحظه هانوشتن ندارد
درد دارد
پشیمان می شوی
از رهــــــــا کردنم!
همچون کودکی
که در شلوغی بــازار
دست مـــــــــادرش را...
♥
♥
ما عادت کردیم وقتی توی خونه فیلم می بینیم،
تمام که شد و به تیتراژ رسید دستگاه را خاموش می کنیم،
یا اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک می کنیم...
ما توی زندگیمون هم هیچوقت کسانی که زحمتهای اصلی رو برای ما می کشن نمی بینیم؛
ما فقط کسانی رو دوست داریم ببینیم که برامون نقش بازی می کنن...!!
♥
♥
♥
گر در این دنیا نمی دیدم تو را
گر نمی گشتم به راهت آشنا
گر نمی دادی به زلفت پیچ و تاپ
گر سلامم را نمی گفتی جواب
گر نگاه وخنده ات یکسان نبود
بهر من درد بی دردی نبود
به سلامتی اونی که منو تنها گزاشت تا کسی دیگه رو از تنهایی در بیاره
تمام عشق منهای نگاه تو چه می ماند؟؟؟
فقط یک زن که روز و شب برایت شعر می خواند
فقط یک زن که مدتهاست تنها عاشق شهر است
فقط یک زن که خود راسهمدستان تو می داند
و این زن خوب می داند چگونه با نگاه خود
تمام شهر را ـ جز تو ـ به هر سازی برقصاند
و می داند چه آسان می تواند هر زمان،هر جا
دل مردان سنگی را به لبخندی بلرزاند
نگاهش گرم،دستش گرم،قلبش گرم،چشمانش
چگونه باید اینها را به چشمانت بفهماند؟
تو را می خواهد و هرگز نمی خواهد که عکست را
به دیوار و در دنیای بی روحش بچسباند
غروب و کوچه ای خلوت،زنی با یک غزل در دست
که بین ماندن و رفتن بلاتکلیف می ماند...
پاییز می شوم
در نگاه تو
وقتی آشنا نیست نگاهم برایت
پاییز می شوم
در حسخود
وقتی آشنا نیست
این حس
حتی برای خودم !
پاییز می شوم
در این برگ ریزانِ
حس های آشنا !
و بارانی
در این برهوتبی حسی !
من بی تو ، خود پاییزم
زاده بهار ... حوالی پاییز !
تو بی من
پاییز را چگونه حس می کنی؟
پاییز می شوم
اما فرو نخواهم ریخت
هنوز آنقدر برگ های زرد را شبیه نیستم!
پاییز میشوم
و می بارم
همچون باران های پاییزی
بی دعوت ... ناگهانی ... زود گذر ... سرد ... اما زیبا !
من از پاییز می ترسم
سردم شد
مگر کجای این کلمات
دیگر نفس نکشیدی ؟!
پاییز شدم
حتی اگر بیایی هم
برای آمدنت دیر است !
بیا ..
******************
فصل پاییز خوش اومدی :)
درنگ
عجب دنیای عجیبیست!
رفتن و ماندن من به یک نقطه بند بود
زمانی که گفتی”برو”
چقدر عاشقانه می شد ، اگر نقطه اش بالا بود . .
وقتی رفت،گفت:تو را هم میبرم!
!!
با خوشحالی گفتم کجا؟گفت:ازیادم…….
نزدیک میشوم بوی دریا می آید. دور که میشوم صدای باران، بگو تکلیفم با چشمهایت چیست؟
لنگر بندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم
و دلبری کنم؟
یادمان باشد همیشه: ذره ای حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا... "
مقداری خرد پشت "چه میدونم"
واندکی درد پشت "اشکال نداره" وجود دارد.
بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند
بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند
بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند
بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند
بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند
بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند
آنهای دیگری هم که آدم هستند،نیستند
به این میگن تنهایی!
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم.........
احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی........
خيانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ، فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها ، هرگز تبرئه ای نیست آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم
|
تمـــــام شـــــــد !
نــــــه "مـــــن" دیــــــر رسـیـــــدم ..
نــــه "تـــــو" منـتظـــــر بــــــودی !
همـــــه چــــــیز مــثـــل ِ روز ِ اوّل شــــــد !
فقــــط...
جـای ِ یکـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ دل
در سیـنـــــه ام خـــالــــی سـتـ ـ ـ ـ ـ !!!
منوتنهایی و نور کم منوتاریکیو نور شمع... دارم تو تنهاییم گم میشم ...تنم تو بارونه وخیسممممممممممممم پاام سنگینه جاده پر برف قلبم ساکته وپرحرف میگم بازم چلو میشه رفت باز قدم میزارم توی شب ... |
به هر کس مینگرم درشکایت است در حیرتم لذت دنیا به کام نیست؟
اشکهایم را دارم, اشکهایی که از غم تو بر گونه هایم جاری است. من تنها نیستم, لحظه ها را دارم, لحظه هایی که یکی پس از دیگری عاشقانه می میرند تا حجم فاصله را کمرنگ تر کنند. من تنها نیستم چرا که خیالت حتی یک نفس از من غافل نمی شود. چقدر دوست دارم لحظه هایی را که دلتنگ چشمانت می شوم. هر لحظه دوریت برایم یک دنیا دلتنگی است و چقدر صبور است دل من, چرا که به اندازه تمام لحظه های عاشق بودنم از تو دور هستم . ولی من باز چشم براهم... چشم به راهم تا آرامش را به قلب من هدیه کنی مهربان من...
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
|
رسیده آن مسافر خیال من
میان لحظه های پر جدال من
آب شده سراب من خدای من
عیان شده حقیقت محال من
روز اول گل سرخی برایم آوردی و گفتی برای هميشه دوستت دارم .
روز دوم گل زردی برايم آوردی و گفتی دوستت ندارم .
روز سوم گل سفيدی برايم آوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط يک شوخی بود.
کاش می شد روی خط سرنوشت
روزهای با تو بودن را نوشت..
سرنوشت , ننوشت
گر نوشت , بد نوشت
اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر نوشت !
همیشه باید کسی باشد
تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد...
جــزایــی بـالاتــر از ایــن نیسـت ، بـه كسـی كـه
قسمـت تــو نیسـت ، دلــــ ببنــدی •••
پسری دختر زیبایی را دید
شیفته اش شد چند ساعتی تو خیابون قدم میزدن
که یهو یه بنز گرون قیمت جلوی پاشون ترمز زد
دختره به پسره گفت خوش گذشت ولی
نمی تونم همیشه پیاده راه برم بای!!!!
نشست تو ماشین .راننده بهش گفت
ببخشید برید پایین من راننده این اقا هستم.....
چقـدر دلم تمام شدن می خواهـد ... از آن تـــــمام شدن هایــــی که بشــود نقــــطه سرِ خط ... و آنگــاه دیکـته تمـام شـود ! و من دیگــر آغــــــــــــــــــــــاز نشــــوم ...